x تبلیغات
سرزمین مادری

سرزمین مادری

ارجمند

 

 

نوشیدن جرعه های مستی آور نگاهت

توازن رقص گلبرگها را مانی ،  بلندای سرو را

عطری در عمق حافظه جانم

هرگز نخواهم به فراموشی سپردن

همچو امانتی از جنس عشق

بر لوح دل خویش آویز کرده ام

نام و عشق واشتیاق و عطش و جاذبه دستانت

آنچنان لیلی که همه مجنون ها و عاشقان در بند ایشان قیامت ها کنند

حق ادای جاذبه  نگاهی ست

این عطش خشکیده بر  لبان را

نوازش ساقه های گل رز مخملی را

مرهمی باشد  و حصل اشک ها ی در تاریکی

نام تو ذکر مداوم   ، اندیشه ات غالب همه اوهام من

حسرتت همچو حسرت مومن  درختان بهشت را

بهترین دلیل بودن    ،   آسمانی ترین  بوسه عشق

 

برچسب‌ها: این ,عطش,عفس,

بی نشانی

 

نشانت را نمی یابم

لحظه   رفتنت

خوب در خاطر دارم

گذشتن از من را

و خامی کودکانه ام  را

نشانی را درست آمده ام  ، نیست اثری  از رد و بویی !

گوییا همین نزدیکی بود  همین دیروز

آمدنت را خوب بخاطر دارم  ، آن ظهر عزا  را

 

و بیهوده رفتنت


برچسب‌ها: وبلاگ,بلاگ,تون بلاگ,

محکمه

 

در پاسخ اعتراض خویش

هم سکوت است و هم شرم  

دلیل و بهانه ای در دست نیست   

-از پا مانده ام.

وقتی در عدالتخانه خویش هم شرمسارم

هم متهم و هم وکیل مدافع تویی.

به رسم گمراهان تکرر و اصرار به تاریکی 

وقتی معادله ای را بارها  به نتیجه رسانده ای  و نیک می دانی سنگینی شب را.

جنود خداست و لشکر شیطان ، تنها  دو مسیر  ،

دولباس و رنگ وقت انتخاب و ماندن بر سر پیمان خویش

برچسب‌ها: ش,

ارغوان

 دوباره    پرده   براُفتد   و    ارغوان   جام ه دَرانی    کند  

دوباره  نرگس و شمشاد ، خنده زنند
صدای غوک را
دوباره  سبزه سلام و غنچه قیامت کند
دوباره  با طلیعه نوروز 
همه فصل شتا هم بسر آید
دوباره عطر گل یاس را بتوان از سر هر کوچه شنید
دوباره من باشم و تو باشی و فصل های عمر بگذشت
دوباره  عصر ، صبح سلامت     بدهم




 
برچسب‌ها: ,
بایگانی
پیوندهای روزانه
آمار بازدید
آنلاین : 0
بازدید امروز : 8
بازدید دیروز : 5
بازدید هفته گذشته : 59
بازدید ماه گذشته : 100
بازدید سال گذشته : 1670
کل بازدید : 2729